شیرین خانمشیرین خانم، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 20 روز سن داره

شیرین عسل

روزانه 25

1392/11/29 15:27
183 بازدید
اشتراک گذاری

امروز شیرین خانم زودتر از من بیدار شد و تلویزیون را روشن کرده بعدش اومده میگه مامان مامان البته بگمها من بیدار بودم.ابروبعد از اینکه آبی به دست و صورتمون زدیم شیرین اولین کاری کرده خودکار دست گرفته و از من هم دعوت کرده برای نقاشی کشیدن ولی من که داشتم از گشنگی پس می افتادم.من صبحونه نخورم میمیرمچشمکگفتم نه من می خوام صبحونه بخورم بچه ام اومده کمکم.سفره رو گرفته که ببره پهن کنهبغل

با هم صبحونه خوردیم .بعدش طبق قرارمون شیرین نقاشی کشیده من هم جدول حل کردم.از اینکه دوتایی بشینیم سر میزش کیف می کنه خوب شد به بابایی گفتم دوتا صندلی بگیرهنیشخند.

بعدش این آقایی که برای نظافت ساختمان می آد در زد در و براش باز کردیم.چایی هم درست کردیم من هم رفتم برای نظافت خونه.از خود راضی

یه کمی هم لباس شستم.صدای جاروی آقای نظافتچی که اومد صدای عمو عمو گفتن شیرین هم بلند شد.براشون چایی بردیم یه پیرمرد زحمت کش مهربون هستند این آقا.شیرین هم خوشحال و شاداب از اینکه رفتیم جلوی در.لبخند

امروز نوبت نظافت بود و رفتیم حمام توی حمام شیرین کلی بازی کرد از اولش که با رنگهای انگشتی نقاشی کشید ایندفعه دیگه خودش یه کمی رنگ روی دیوار میمالید.دستشو به رنگها آغشته می کرد بعد دست رنگیشو به جای تمیز دیوار محکم فشار می داد و از طرح دستش خیلی خوشش می آمد.

ایندفعه خودش پیشنهاد داد که رنگها رو بشوریم.تازه درب قوطی های رنگ رو آورده و در هر کدام رو کاملا درست روی قوطی ها قرار داده.بعد هم قوطی ها رو بیرون حمام گذاشته و اشاره به دوش کرده که آب رو باز کنیم.جدیدا هم خودش سرشو می شوره.من براش شامپو میریزم خودش میماله به سرش و از این که دستاش کفی می شه خیلی خوشش می آد.امروز خیلی با مزه یهو نشست کف حمام من فکر کردم افتاد نگاش کردم دیدم سنگ پا دستش گرفته داره سنگ پا می زنه خندهخوب بود خیلی خوش گذشت.

امروز به مامان جون هم تلفن زدیم و احوال پرسی کردیم مامان جونمون سرما خورده بود حسابی.آخی الهی بمیرم.صداش خیلی گرفته بود می گفت تب هم دارم.ما هم که دست رسی نداریم بهشونگریه

مامان جون به شیرین خانم گفت عزیزم شیطونی هم می کنی یا نه؟

 

شیرین هم که هر از گاهی تیکه های با مزه ای می آد گفت شیطونی؟ نه(shitoini)

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

zanamo nafiseh
29 بهمن 92 18:11
.oo0shirin jono hesabi bebosesh ba in shirinkarihash ,heif ke ma nistim va az nazdik in shirinkarihasho bebinim fadat besham azizam
مامان علیرضا
1 اسفند 92 14:21
ماشالا خیلی باهوشی شیرین خانوم. خدا برای مامان و بابات نگهت داره.
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به شیرین عسل می باشد