شیرین خانمشیرین خانم، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 23 روز سن داره

شیرین عسل

روزانه 34

1393/1/17 13:39
317 بازدید
اشتراک گذاری

امروز روز قشنگیه:

 

                                             

                                                       

 

امروز شیرین خانم ساعت ٦:٣٠ از خواب بیدار شد.من هم نمازم رو خوندم و دوباره خوابیدم جیگر مامان هم تلویزیون رو روشن کرد و بعد هم سی دی خودش رو گذاشت ساعت ٧:هم بابایی بیدار شد حاضر شد و رفت من متوجه رفتن بابایی نشدم دیگه حول و حوش ساعت ٨:٤٥ بود که شیرین خانم شروع کرد به صدا زدن من نمی دونم امروز چرا اینقدر خوابم می آمد...اصلا چشمام باز نمی شد ولی دیگه وقتی شیرین صدام زد بلند شدم با این که چشمام خیلی خوابش می آمد.

چایی درست کردیم صبحانه هم نان و پنیر و خیار گوجه بر بدن زدیم. شیرین هم که فقط خیار و گوجه خورد بعد از جمع کرد بساط صبحانه شیرین خانم پیشنهاد نقاشی کشیدن داد من هم استقبال کردم بچه ام یاد گرفته دایره بکشه. دایره های کوچولویی می کشه که نگو

این دایره هاست

nhdvi

این هم چند تایی از نقاشی های دختر گلم هست.

krhad

krhad

این نقطه ها هم به قول خودش چیش یعنی چشم هست.تشویق

krhad

تشویقتشویقتشویق

krhad

 

بعد از نقاشی سی دی خودشو گذاشت و کلی با هم رقصیدیم .که خیلی با مزه بود.بعد از اون گفتم می آی بریم با رنگ های انگشتی روی دیوارای حمام نقاشی کنیم.شیرین خانم من که عاشق این کاره فورا قبول کرد رفتیم نقاشی کشیدیم.این دفعه همه رنگها رو با خودمون بردیم همیشه سه تا رنگ می بردیم .

یه کمی که نقاشی کشید.

plhl

اینجا با صدای بلند و سر شار از ذوق می خندید قربونت برم شیرینم...بغل

plhl

plhl

پا پا کرد و دمپاییشو در آورد که کف پاشو رنگی کنم و رد پاش بمونه دو تا پاشو رنگی کردم

plhl

بعد هم دستاشو

plhl

plhl

اینجا هم دیگه خسته شد نشست درب رنگها رو گذاشت .رنگها رو بیرون حمام گذاشتیم

plhl

حمام رو شستیم خودمونم دوش گرفتیم.اومدیم بیرون شیرین خانم هم که دیگه خیلی خسته شده بود  شیر خورد و لا لا کرد.

 

 

                                                

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (3)

zanamo nafiseh
20 فروردین 93 19:43
ghorbone in gol dokhtar ba in shirinkarihash
مامان علیرضا
26 فروردین 93 0:03
عزیز دلم چه نقاشی های نازی کشیدی خاله جون.آفرین. قربون اون خندهای نازت برم من که تو اوج خستگی هم میخندی
مامان دینا
26 فروردین 93 13:19
سلام بعد از مدتها بلاخره تونستم به وبلاگت بیام خوشبختانه ... حسابی خوش گذرونی حال داده به شیرون جونا
مامان شیرین خانم
پاسخ
سلام عزیزم خوش اومدین بله جای شما خالی
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به شیرین عسل می باشد